* ظهورِ منجی *
گرفته بوی تو را خلوت خزانی من
کجایی ای گل شب بوی بی نشانی من
غزل برای تو سر می برم عزیزترین
اگر شبانه بیایی به میهمانی من
چنین که بوی تنت در رواق ها جاریست
چگونه گل نکند بغض جمکرانی من
عجب حکایت تلخی است نا امید شدن
شما کجا و من و چادر شبانی من
در این تغزل کوچک، سرودمت ای خوب
خدا کند که نخندی به ناتوانی من
به پای بوس تو آیینه دست چین کردن
کجایی ای گل شب بوی بی نشانی من
(هوشنگ ابتهاج )
نوشته شده در یکشنبه 90/8/1ساعت
8:56 عصر توسط * ظهور منجی * نظرات ( ) |
Design By : Pichak |