سفارش تبلیغ
صبا ویژن

* ظهورِ منجی *

می خواستم به پای تو تقدیم جان کنم
بختم چنین نخواست که کاری چنان کنم‏
چون ساغر بلور شکستم به خاره سنگ
تا در تو از اسف اثری امتحان کنم‏ 


گفتی که حیف! گفتمت آری، ولی هنوز‏
دارم غنیمتی که تو را شادمان کنم‏
بر خرده هام گر نگری هر شکسته را‏
در پرتو نگاه تو رنگین کمان کنم
جز ساعد شکسته چه می آیدم به کار
تا با نوای عشق، نی از استخوان کنم!‏
دیر آمدی، اگر چه بهارم ز شاخه ریخت
شادا خزان که میوه تو را ازمغان کنم
می خواهمت، که خواستنی تر ز هر کسی
کو واژه ای که ساده تر از این بیان کنم؟
تنها نه من که یار دگر نیز خواهدت
می باش از آن او که تحمل توان کنم‏
تلخ است دوست داشتن و واگذاشتن
زان تلخ تر که رنجه دل دیگران کنم
با آن که نغمه خوان توام، ای بلند سبز‏
بگذار در درخت دگر آشیان کنم 

نوای عشق

 


نوشته شده در سه شنبه 89/11/19ساعت 2:48 عصر توسط * ظهور منجی * نظرات ( ) |


Design By : Pichak